پيام
+
با پالتوي گرم در راه رو راه ميروم....
انتهاي راه رو به پنجره اي ميرسم.......
دستانم را دستگيره ي پنجره قفل ميکنم و پنجره را به آرامي باز ميکنم
صداي درد پنجره در راهرو ميپيچد ومرا ازار ميدهد
راهرو خالي خاليست.
انسوي پنجره را ميبينم..
هيچ کس در خيابانها نيست فقط زمين است و آسمان
وخدا..
وخدايي که در اين نزديکيست..
ناگهان دلم ميلرزد..
نم باران شيشه را ميشويد ومن دستانم را بيرون ميبرم
قطرات باران به

هما بانو
92/8/10
نداي آغاز
.دستانم ميخوردواين سکوت گنگ را ميشکندصداي باران در فضا پيچيده است و به قلبم آرامش ميدهد.....من عاشق اين آرامش هستم
نداي آغاز
t i n a
نداي آغاز
ممنونم از همه
ربيع القلوب
@};-
نداي آغاز
خدا رو شکر از اولين و مهم ترين مرحله رد شدم اونم با گل خانوم ربيع القلوب خدايا 100 هزار مرتبه شکر
ربيع القلوب
:) سلام دکتر آغاز B-) خيلي وقته دلم ميخواد بگم دوستت دارم :D
خاله سارا
هر کي گفت تکيه کلام ربيع القلوب چيه؟:)
ربيع القلوب
چي بهش ميدين اونوقت سردار سارا؟ :)
خاله سارا
يه جايزه ي خوب!!! مثلن يه لايک يا بازنشر ، چطوره؟
ربيع القلوب
نچ نچ نچ ! راضي نيستم اينقدر برين زير فشار :)
خاله سارا
اشکالي نداره تحمل مي کنم ديگه. بخاطر شما
ربيع القلوب
نه من يه پيشنهاد دارم
خاله سارا
چ پسنهادي؟